?مقدمه
یکی از اهداف آموزش و پرورش هر کشوری ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار فراگیران است. برای تبیین اینکه این رفتار مطلوب چگونه میتواند بوجود بیاید تا به امروز نظریههای مختلفی بوجود آمدهاند. از جملهی این نظریهها که با یادگیری آموزشگاهی ارتباط نزدیکتریدارند و جامعتر هستند عبارتند از: رفتارگرایی[1]، شناخت گرایی[2]، پردازش اطلاعات[3]، یادگیری اجتماعی[4]، فراشناخت[5](عابدی، عریضی و سبحانی نژاد، 1384). هر کدام از نظریههای فوق در بارهی ماهیت یادگیری، هدف یادگیری و قوانین یادگیری نظرات متفاوتی را بیان داشتهاند. این نظریهها همچنین بر پنج عنصر اصلی آموزش و پرورش یعنی، هدف، برنامه، روش، ابزار و وسایل و ارزشیابی تأثیر میگذارند. ارزشیابی پیشرفت تحصیلی یکی از عناصر مهم و اساسی برنامه های درسی و نظام های آموزش و پرورش جهان محسوب می شود. لذا با عنایت به اهمیت این عنصر در روند فعالیت یاددهی- یادگیری، ارائه شیوه نوین در این زمینه و ارتقا سطح دانش معلمان و سایر دست اندرکاران تعلیم و تربیت، ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد[6]. در این مجال سعی خواهد شد که معنای تلویحی نظریه های رفتار گرایی و سازنه گرایی در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مورد بحث قرار گیرد.
?نظریههای رفتارگرایی
در نظریه های رفتاری اعتقاد بر این است که یادگیری در مراحل کوچک انجام میگیرد، و یادگیریهای پیجیده از ترکیب و توالی یادگیریهای ساده و پایه تشکیل مششوند. لذا این اعتقاد ارزشیابی را نیز در گذشته تحت تاثیر قرار داده است، به طوری که در این نظریهها بیشترین تأکید بر آزمونهای عینی که دانشهای اساسی خرد را میسنجد مبتنی است (سیف، 1384، ص. 244). همچنین میتوان گفت که در ای نظریه ها بیشتر فرآورده عینی یادگیری مورد تأکید است و به فرآیند یادگیری توجهی نمی شود. یادگیرنده باید مجموعهی ثابتی از دانش را از معلم که منبع اصلی دانش است دریافت کند تا در آزمونهای عینی که در پایان واحد آموزشی انجام میگیرد موفق باشد. روشها و ابزارهایی که برای سنجش یادگیری در این نظریهها به کار میروند عمدتاً آزمونهای عینی و متداولترین آنها آزمونهان چندگزینهای هستند (سیف، 1387، ص. 21).
?معایب آزمونهای عینی
استفاده از آزمونهای عینی و چند گزینهای برای اندازهگیری هدفهای حوزهی روانی-حرکتی و حوزهی عاطفی و حتی تمامی هدفهای حوزهی شناختی کافی نیست. سیف (1387) به نقل از گرانلاند و لین تعدادی یادگیری را نام میبردکه با آزمونهای کتبی یا مداد کاغذی قابل سنجش نیستند. این یادگیریها عبارتند از: مهارتها، عادتهای کاری، نگرشهای اجتماعی، علاقهها ارجگذاری یا قدردانی و سازگاری.
?سازندهگرایی
سازنده گرایی در تعلیم و تربیت بدین معنی است که مربیان به یک شیوه کل گرایانه تفکر در خصوص یادگیری اعتقاد پیدا خواهند نمود که امری کاملاً متفاوت با روش تدریس مستقیم است. این دیدگاه بسیار تحت تأثیر معرفت شناختی پیاژه است. افراد بسیاری نیزبه نوشته های ویگوتسکی اهمیت میدهند. این نظریه همچنین از دیدگاههای برونر منشأ گرفته است. تأکید پیاژه بر طبیعت ساختنی فرآیند یادگیری از جمله مهمترین محورهای مباحث اوست. او معتقد است که فرد بر اساس عمل به شناخت میرسد، بنابراین فرآیند یادگیری نسبت به موضوع یادگیری، اهمیت بیشتری دارد(شیخ فینی،1381، ص. 66).
روش ارزشیابی خاص نظریهی سازندگی ارزشیابی اصیل نامیده میشود. در این روش، یادگیری دانشآموزان با استفاده از نمایش، ارائهی مجموعهکارها و عملکرد یادگیرنده مورد سنجش قرار میگیرد(سیف،1385). دربارهی اینکه چرا در سالهای اخیر آزمونهای عملکردی گسترش یافته اند و از شهرت آزمونهای عینی کاسته شده است، سیف(1384) به نقل از دمبو دلایل زیر را ذکر کرده است:
1. نظریه های شناختی یادگیری بر آموزش تأثیر گذاشتهاند و لذا مهارتهای فکری پیچیده مورد تأکید قرار گرفتهاند. در گذشته نظریههای یادگیری رفتاری افکار معلمان را نسبت به آموزش مورد تأکید قرار میدادند، و از آنجا که در نظریههای رفتاری اعتقاد بر این است که یادگیری در مراحل کوچک انجام میشود، لذا نظام ارزشیابی گذشته بر آزمونهای عینی که دانشهای اساسی خرد را میسنجد مبتنی بود.
2. نظریههای شناختی جدید همچنین بر جنبههای فکری و خودنظمدهی یادگیرنده تأکید میکنند. لذا امروز توجه بیشتر معطوف به این است که چگونه یادگیرندگان دانش را تفسیر میکنند و به کار میگیرند تا مسائل پیچیده را حل کنند. این گونه مهارتها با آزمونهای عینی، مثلاً آزمونهای چند گزینهای، قابل سنجش نیستند.
3. پژوهشهای تازه نشان میدهند که یادگیری و انگیزش بر هم تأثیر چشمگیری دارند؛ یادگیرنده ممکن است دانش زیادی داشته باشد، اما نخواهد از آن استفاده کند. بنابراین، پژوهشگران، بر این باورند که در زمینهی نوشتن باید یادگیرندگان را وادار کرد تا نسبت به کار خود بیندیشند و آن را ارزشیابی نمایند (ارزشیابی شخصی). این کار به آنان کمک خواهد کرد. تا معیارهای سطح بالایی را برای خود برگزینند(ص. 244).
سیف (1387) به نقل از وولفلک علت دیگر تأکید بر آزمونهای عملکردی اعتراضهای شدیدی میداند که علیه آزمونهای عینی (بویژه آزمونای چهار گزینهای) صورت گرفت. بنا به گفتهی منتقدین، آزمونهای سنتی مهارتهایی را میسنجد که در دنیای واقعی مانند ندارد(ص. 222).
آزمونهای عملکردی را به چهار دسته زیر تقسیم میکنند:
1. آزمون کتبی عملکردی
2. آزمون شناساسس
3. انجام عملکرد در موقعیت های شناسایی شده
4. نمونهی کار
در این تقسیم بندی، آزمون کتبی عملکردی، بیشترین فاصله را از عملکرد در زندگی واقعی دارد، ولی آخرین نوع آزمون، یعنی نمونهی کار، کمترین فاصله را از عملکرد در زندگی واقعی دارد.
?نتیجه گیری
تا زمانی که نظریه های غالب در روانشناسی نظریه های رفتار گرایی بودند تأکید روی روشهای سنجش هدفهای کاملاً دقیق رفتاری با استفاده از آزمونهای عینی و چهار گزینهای بود، اما زمانی که رویکردهای تازهتری مثل شناخت گرایی و سازنده گرایی پا به عرصه گذاشتند ابزارهای سنجش نیز تغیر کدند و به سمتی پیش رفتند تا بتوانند مهارتهای پیچیدهتری مثل: تفکر، درک و فهم، استدلال، حل مسئله و کاربرد آموختهها در شرایط واقعی را مورد سنجش قرار دهد.
با سلام
شما برای دریافت سی دی رایگان فرم آدرس را پر نکرده اید لطف به قسمت ثبت نام رفته و آدرس و کد پستی خود را وارد کنید تا هر چه زود تر سی دی برای شما ارسال شود .
سلام
ای کاش عکس بدون ریش می گذاشتید. اینجوری خیلی عبوس بنظر می رسید.
با عرض معذرت که فضولی کردم.