رنگارنگ

همتم بدرقه راه کن ای طائر قدس که دراز است ره مقصد و من نو سفرم

رنگارنگ

همتم بدرقه راه کن ای طائر قدس که دراز است ره مقصد و من نو سفرم

بلوچستان در یک نگاه

استان سیستان و بلوچستان از بزرگترین استان های کشور از نظر وسعت و همچنین دارای بیشترین جمعیت جوان است و49 % جمعیت این استان کمتراز 15 سال سن دارد. این استان به دلیل دوری از مرکز ایران و همچنین به دلیل عدم توجه کافی دولت ها به آن هم اکنون بالاترین نرخ بیکاری را دارد. با وجود تمام این مشکلات و بی عدالتی هایی که در بلوچستان وجود دارد، رسانه های ما متاسفانه یک چهره ای از بلوچستان نشان داده اند که بسیاری از هم وطنان عزیزم به محض دیدن پوشش بلوچی  با یک دید منفی به آن نگاه می کنند در حالی که ممکن است این استان از خیلی از استان های دیگر امن تر باشد. ضمنا اگر هم کسانی پیدا می شوند که از مردم استان سلب آسایش می کنند نباید آن را به حساب همه مردم بلوچستان گذاشت بلکه ریشه آن را باید در فقر فرهنگی و اقتصادی و بی عدالتی جستجو کرد. برای آشنایی بیشتر با این استان روی لینک زیر کلیک کنید. 

 

سیستان و بلوچستان

ویژگی های خانواده های خوشبخت

اگر چه زیاد اهل تماشای تلویزیون نیستم ولی میز گردها ، برنامه های علمی و گفتگوهای مرتبط با مباحث روانشناسی را نگاه می کنم. مطالب زیر خلاصه برنامه گفتگوی خانواده شبکه خراسان رضوی با موضوع ویژگی های خانواده خوشبخت است که برای خوانندگان وبلاگم یادداشت کردم.

خانواده های خوشبخت:

·         برای رسیدن به همدیگر لحظه شماری می کنند و از بودن با هم لذت می برند.

·         گفتنی برای همدیگر زیاد دارند و برای شنیدن صحبت های همدیگر وقت می گذارند.

·         مسئله و مشکل را می بینند و به دنبال مقصر نمی گردند.

·         به سلیقه همدیگر آشنا آشنا هستند و برای خوشحال کردن طرف مقابل تلاش می کنند.

·         حریم شخصی همدیگر را رعایت می کنند و هیچ گاه از آن عبور نمی کنند. اصل را بر این می گذارند که افراد قابل اعتماد هستند.

·         نگاه ها نگاه های افقی است یعنی اینکه تمام نظرها به یک اندازه اهمیت دارد.

·         احساس امنیت در خانواده های خوشبخت زیاد است.

·         اصل توکل به خدا در آن خانواده جریان دارد و هر گونه حوادث طبیعی که ممکن است پیش بیاید پذیرفته می شود.

·         انتظارات منطقی از یکدیگر دارند خود را با سایر خانواده ها از لحاظ اقتصادی مقایسه نمی کنند.

·         عقلانیت بر هیجان حاکم است بر آن سایه می اندازد.

·         نگاه شان در هنگام وجود یک تعارض نگاه برنده برنده است-هردو در حل تعارض احساس پیروزی می کنند

·         پیام متناقض کم است و فاصله حرف تا عمل زیاد نیست.

·         علاقه به رشد دیگر اعضای خانواده وجود دارد.

·         اگر خطایی رخ دهد از آن می گذرند و به نقاظ ضعف یکدیکر بها نمی دهند.

·         خاطرات خوش در ذهن آن ها زیاد می ماند و نبش قبر نمی کنند.

·         نسبت به شناخت دنیای ذهنی دیگر افراد خانواده تلاش می کنند.

·         تفاوت ها ی افراد را درک می کنند و به آن احترام می گذارند.

·         پاسخ به درخواست های همدیگر مثبت است.

·         بازده خانواده های خوشبخت فرزندان سازگار مسئول، قانع، شاکرو به هنجار است.

·         اسرار پنهانی در خانواده های خوشبخت کم است.چرا که هر چه راز بیشتر باشد دروغ گویی ممکن است بیشتر شود.

کودک و حقوق آن در روایات دینی

·         هر کودکی با فطرت توحیدی و الهی قدم به جهان می گذارد.

·         زمانی که کودک در شکم مادر است برای او نام نیک انتخاب کنید.

·         کودک را تا دو سال کامل شیر بدهید.

·         کودکان را دوست بدارید و نسبت به آن ها مهربان باشید.

·         برای تربیت کودکان باید خود نیز کودک شوید.

·         اولین حق کودکان آموزش کتاب خدا به آن ها است.

·         کودکان را زیاد ببوسید و با آنان به آرامی صحبت کنید.

·         اگر وعده ای به کودکان داده اید، به آن وفا کنید چرا که آنان شما را روزی دهنده خود می دانند.

·         به کودکان خود شنا کردن را آموزش دهید.

·         دست و روی کودکان را پیش از خواب بشویید.

·         کودکان را به انجام آداب خود وادار نکنید، زیرا آنان برای زمان دیگری آفریده شده اند.

·         دلسوز کودکان باشید و در حق آنان احسان کنید.

·         نقاط ضعف کودکان را به موقع تشخیص دهید و از بین ببرید تا موجب زیان آنان نشود.

·         آنچه را که انجام آن برای کودک طاقت فرسا و سنگین است از او نخواهید.

·         آنچه که انجام آن کودک را به طغیان و دروغ گویی وادار می سازد از او نخواهید.

·         بگذارید کودک تا هفت سال بازی کند، هفت سال بعد خط و سواد بیاموزد و هفت سال بعد حلال و حرام خدا را.

·         آنچه را کودک در قوه و قدرت داشته و انجام داده است قبول کنید.

·         در محبت کردن به کودکان راه افراط را طی کنید.

·         در مقابل کودک مرتکب اعمال ناشایست نشوید.

·         بهترین ارثی که برای کودک می گذارید تربیت شایسته است.

ما قرار است قیمتی زندگی کنیم نه به هر قیمتی

وقتی به گذشته خودم نگاه می کنم حسرت لحظاتی از عمرم را می خورم که به هدر دادم. لحظاتی که در هر دم از آن می توانستم یک گام به جلو بردارم و یک قدم به هدفی که برای خودم در زندگی مشخص کرده ام نزدیک تر شوم. اینک به خودم می گویم «ای کاش قیمتی زندگی می کردم نه به هر قیمتی». اگرچه دقایق عمرم را در گذشته به حراج گذاشتم و امروز به هیچ قیمتی نمی توانم دوباره آن ها را بدست آورم، اما از امروزتصمیم گرفتم که از تجربیات گذشته درس گرفته و از مجالی که امروز دارم برای ساختن فردا استفاده کنم. راستی شما چی؟ از کی می خواهی شروع کنی؟

باید خود را اصلاح نمایم تا بتوانم بقیه را تغییر دهم

کودک که بودم قصد اصلاح جهان را داشتم، نوجوان که شدم می خواستم کشورم را اصلاح کنم، در جوانی به دنبال متحول کردن شهرم بودم، در میانسالی به این نتیجه رسیدم که باید اصلاح را از خانواده ام شروع کنم، و در نهایت در پیری دریافتم که باید خود را اصلاح نمایم تا بتوانم بقیه را تغییر دهم ولی چه سود که دیگر خیلی دیر شده بود.

هفت مورد خطرناک از نظر گاندی

  •  ثروت ، بدون زحمت
  •  لذت، بدون وجدان
  •  دانش، بدون شخصیت
  •  تجارت، بدون اخلاق
  • علم، بدون انسانیت
  • عبادت، بدون ایثار
  • سیاست، بدون شرافت

من موافقم

اگر اهل نصب نرم افزار باشید حتما با گزینه  I accept  به معنای من موافقم آشنایی دارید و اگر درست حدس زده باشم شما مثل من همیشه با این گزینه موافق بوده اید غافل از اینکه حتی یک بار هم متن  این توافقنامه را مطالعه کرده باشید.  یکی از مدرسین درس رایانه در دوره کارشناسی  نقل می کرد که اگر شما در یک کشوری که حق کپی رایت را رعایت می کند بگویید که حدود 10 تا نرم افزار دارید تصور می کنند که شما از ثروتمندان هستید. البته ابتدا متوجه حرف او نشدیم  اما وقتی ایشان گفتند که قیمت یک سی دی اورژینال ویندور در این کشورها حدود 600 تا 800 دلار است و سایر نرم افزارها هم قیمتی در همین حدود دارند بیشتر متوجه صحبت های وی شدیم. اگر چه باور آن برای ما که ممکن است یک DVD داشته باشیم که روی آن هزار نرم افزار یا حتی بیشتر رایت شده باشد و برای نصب آن ها چشم بسته گزینه  I accept  را انتخاب می کنیم سخت است اما باید اذعان کنیم که حقوق بسیاری از افراد و شرکت ها را داریم پایمال می کنیم. بد نیست یه اشاره ای گذرا به متن توافق نامه ای که در اکثر نرم افزارها وجود دارد داشته باشیم یکی این که نرم افزار مورد نظر فقط در یک کامپیوتر یا هر سیستم دیگری نصب شود دوم اینکه شما نباید از این نرم افزا کپی برداری کنید و یا به هر نحو دیگری آن را به سیستم دیگری انتقال دهید. سوم، شما به هیچ وجه اجازه دستکاری، تغیر و یا ترجمه نرم افزار را ندارید و غیره ...

اندیشیدن را بیاموز

من ستایشگر معلمی هستم

                           که به من اندیشیدن را بیاموزد

       نه اندیشه ها را

تعلیم و تربیت ما به کدامین سو می رود

امروز به مدرسه ای که سال گذشته در آن خدمت می کردم رفتم. تعداد همکاران مدرسه کمتر از پارسال بود در صورتی که آمار دانش آموزان همان آمار قبلی بود. وقتی دلیل را از معاون مدرسه پرسیدم گفت که امسال نرم کلاس ها را بالاتر بردند یعنی چیزی حدود 35 تا 36  نفر. ممکن است این امر برای کسانی که صرفا به ظاهر قضایا توجه می کنند  و به آموزش و پرورش به عنوان یک دستگاه مصرفی نگاه می کنند و به فکر صرفه جویی آنی در منابع مالی هستند، معقول به نظر برسد اما برای کسانی که اندکی با مسائل تربیتی آشنا هستند و به آموزش و پرورش به عنوان یک دستگاه مولد نگاه می کنند پذیرفتن این امر که در یک کلاس درس 36 نفر دانش آموز پایه اول ابتدائی آن هم در مرکز شهرحضور داشته باشد امر غیر معقولی است و با ساخت شناختی بنده که دانشجوی روانشناسی تربیتی هستم و سایر دانشجویان رشته های علوم تربیتی به هیچ وجه جور در نمی آید. آیا با آن همه تاکیدی که در کتاب های روانشناسی روی تفاوت های فردی و توجه به روحیات تک تک بچه ها مخصوصا در سنین کودکی می شود و با توجه به اجرای ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی کشور که بدون فراهم بودن مقدمات آن اجرایی شد و وقت زیادی از معلمان را با وجود این تعداد دانش آموزخواهد گرفت ،  آموزش و پرورش می تواند در عمل (نه روی کاغذ) به اهداف خود برسد؟ آیا این دانش آموزان سرمایه های اصلی جامعه فردای ما نیستند؟ آیا وقت آن نرسیده که یک سیاست واحدی بر آموزش و پرورش که از هر گونه اغراض سیاسی بدور باشد حاکم شود تا سرنوشت کودکان معصوم این مرز و بوم بازیچه  سیاست بازی های یک عده ای که فقط و فقط اسکناس را سرمایه ملی می دانند و بس، نشود. آیا تا زمانی که افراد کوته فکری که انسان و سرما یه های انسانی را به چشم یک مصرف کننده نگاه می کنند، در برنامه ریزی های کلان آموزش و پرورش وجود شرکت داشته باشند می توان آینده ی روشنی را به انتظار نشست؟

تربیت کودک

هیچ موجودی به اندازه کودک آدمی آماده ترییت شدن نیست، اما 

 به همان میزان هیچ موجودی به اندازه کودک آدمی 

 از تربیت آسیب ندیده است.

اندراحوالات داوطلبان آزمون کارشناسی ارشد

 

فردا اولین روز شروع آزمون ارشد 89 خواهد بود. امسال تعداد  شرکت کنندگان حدود 830 هزار نفر اعلام شده است. ضمنا تعداد شرکت کنندگان مرد از تعداد شرکت کنندگان زن بیشتر است. اکثر شرکت کنندگان فکر می کنند سایرداوطلبان از آن ها بیشتر مطالعه داشته اند در صورتی که اینطور نیست. یکی از داوطلبان آزمون امسال امروز که روز قبل از آزمون است از بنده از تعداد دفترچه های آزمون پرسید و اینکه فردا سر جلسه آزمون ابتدا دفترچه عمومی را توزیع خواهند کرد یا دفتر چه تخصصی را؟ آیا سوالات عمومی مانند دوره دبیرستان از دروس عربی، ادبیات و معارف اسلامی خواهد بود؟ ابتدا فکر می کردم که شوخی می کند اما بعدا متوجه شدم که ایشان هنوز منابع آزمونی را که شرکت کرده است نمی داند. البته پارسال هم با همچنین داوطلبی برخورد کردم. ماجرا از این قرار بود که دقیقا نیم ساعت قبل از آزمون وقتی ایشان را در محل آزمون دیدم و از میزان آمادگی وی پرسیدم می گفت نه تنها تاکنون هیچ گونه مطالعه ای نداشته بلکه منابع رشته ای را که شرکت کرده نمی داند و از بنده خواست تا منابع را به او بگویم. وقتی منابع را برایش می گفتم دیدم دنبال خودکار می گردد، گفتم خودکار را می خواهی چه کارکنی اینا که همه اش از پنج تا منبع بیشر نیست. در جوابم گفت که ممکن است سر جلسه اونارو فراموش کند و تست های سایر دروس را بزند و به تست های دروس رشته خودش نرسد. اگر چه باور این گفته ها ممکن کمی دشوار باشد ولی واقعیت دارد. یک نمونه دیگری داوطلبی است که وقتی امشب که شب قبل از آزمون و حدود ساعت 10 شب است، از احوال وی جویا شدم هنوز خبر نداشت که فردا 8صبح آزمون دارد و هم اکنون در زاهدان است و محل آزمون وی در بیرجند است که پانصد کیلومتر با زاهدان فاصله دارد و از دیگر نکات قابل توجه این است که ایشان رشته امتحانی خودشان را با قرعه کشی انتخاب کرده است.

دوره ارزانیست

چه کسی می گوید که گرانی اینجاست؟
دوره ارزانیست!
چه شرافت ارزان
تن عریان ارزان
ودروغ از همه چیز ارزانتر
آبرو قیمت یک تکه نان
و چه تخفیف بزرگی خورده است
قیمت هر انسان !!

نقاشی های ناخودآگاه ، شخصیت شما را آشکار می کند

مطمئنا تا به حال این تجربه را داشته اید که در کلاس درس و یا یک جلسه و سمینار حوصله تان سر رفته باشد ، آن وقت با خودکاری که در دست دارید بر روی کاغذ مقابلتان بی هدف نقاشی هایی را می کشید. ممکن است این خطوط درهم و مبهم ، در نگاه اول چیز جالبی برای گفتن نداشته باشند ولی به اعتقاد بسیاری از روان شناسان این نوع نقاشی های ناخودآگاه نمایانگر درون و افکار ما هستند که به دور از محدودیت های ذهن آگاهمان پدید می آیند و اسرار ناگفته ای از شخصیت ما را به تصویر می کشند ؛ آرزوها ، امیال ، ترس ها و رؤیاهای نهفته ای که هیچ گاه نتوانسته ایم آنها را بر زبان بیاوریم .

بنا به گفته بسیاری از خط شناسان و روان شناسان ، افراد در موقعیت های متفاوتی این نقاشی ها را می کِشند ، به عنوان مثال وقتی تلفنی صحبت می کنند ، یا به سخنرانی گوش می دهند و یا یادداشت بر می دارند . و در هنگام کشیدن چنین نقاشی هایی به چیز دیگری می اندیشند و ابداً متوجه حرکت قلم بر روی کاغذ نیستند .

روان شناسان تجزیه و تحلیل های زیادی را بر روی این نقاشی ها انجام داده اند و معتقدند که همانند دست خط ها ، این خطوط درهم و مبهم نیز از الگوی خاص و منحصر به فردی برخوردارند . ولی باید گفت که روان شناسیِ نقاشی های ناخودآگاه به اندازه ی دست خط افراد دارای قطعیت و اطمینان نیست و به عوامل بسیاری بستگی دارد که به اعتقاد اسپنسر، خط شناس معروف ، همین امر سبب می شود تا ارزیابی صحیح آنها دشوارتر گردد. عواملی نظیر : شرایط محیط ، روحیات خود فرد ، شخصیت و میزان هوشیاری او در هنگام کشیدن این نقاشی ها .

اسپنسر می نویسد: "اگرچه اثبات درستی و صحت نقاشی های ناخودآگاه  ، سخت و دشوار است ، لیکن این نقاشی های مبهم نمای جالب و ارزشمندی از افکار و شخصیت افراد  را به دست می دهد".

پیشنهاد می کنیم اگر این بار شما نیز چنین نقاشی هایی را کشیدید ، آنها را دور نیندازید . می توانید نقاشی هایتان را با نمونه های زیر مقایسه کنید و ببینید چه خصوصیات و روحیاتی دارید .

1 - اشکال هندسی:

 مثلث، مربع و اشکال هندسی دیگر، نماد ذهنی سازمان یافته است و نشان می دهد که شما به گونه ای روشن و آشکار می اندیشید و دارای مهارت های برنامه ریزی هستید. در برنامه ها و طرح هایتان بسیار دقیق عمل می کنید و کفایت و کارآیی بالایی دارید.

ادامه مطلب ...

تست درخت

 

تست خودشناسی

اول درخت نقاشی کنید بعد خود را بشناسید

درختی را که کشیده اید با درختانی که در پایین صفحه موجود است مقایسه کنید . ببینید بیشتر شبیه کدام یک است . بعد شرح مربوط به آن درخت را بخوانید تا درباره خود و روحیه تان چیزهای جدید کشف کنید. برای این که دوستانتان را بهتر بشناسید از آنها بخواهید که درختی ترسیم کنند.

* کلید تست*

 16 درخت در این تست وجود دارد . در درخت های شماره 1 تا 8 شکل شاخه ها مهم است و این تست ، روحیه شما را بر اساس فرمی که به شاخه ها داده اید تجزیه و تحلیل می کند. از شماره 9 تا 16 شکل تنه درخت مورد نظر است. بدین ترتیب شما از این تست دو جواب به دست می آورید که یکی مربوط به شکل تنه درخت است و یکی مربوط به شاخه هاست.

     

 



1 – شاخه های انبوه و گره خورده

ادامه مطلب ...

وحدت در عشق

عاشقی به در خانة یارش رفت و در زد. معشوق گفت:  کیستی؟ عاشق گفت، من هستم معشوق گفت:  برو، هنوز زمان ورود خامان و ناپختگان عشق به این خانه نرسیده است. تو خام هستی.  باید مدتی در آتش جدایی بسوزی تا پخته شوی، هنوز آمادگی عشق را نداری. عاشق بیچاره برگشت و یکسال در آتش دوری و جدایی سوخت، پس از یک سال دوباره به در خانة معشوق آمد و با ترس و ادب در زد.  مراقب بود تا سخن بی ادبانه ای از دهانش بیرون نیاید . با کمال ادب ایستاد.  معشوق گفت : کیست در میزند.  عاشق گفت : ای دلبر دلربا، تو خودت هستی . تویی ، تو.  معشوق در باز کرد و گفت اکنون تو و من یکی شدیم به درون خانه بیا. حالا یک من بیشتر نیست در خانة عشق دو من جا نمی شود.  مانند سر نخ که اگر دو شاخه باشد در سوزن نمی رود.

گفت اکنون چون منی ای من درآ

                                                 نیست گنجایی دو من را در سرا

عشق چیست

شاگردی از استادش پرسید:" عشق چست؟ " استاد در جواب گفت: " به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی! " شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: "چه آوردی؟ " و شاگرد با حسرت جواب داد: " هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم ." استاد گفت: " عشق یعنی همین! "  شاگرد پرسید: " پس ازدواج چیست؟ " استاد به سخن آمد که : " به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! " شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت . استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: " به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم." استاد باز گفت: ازدواج هم یعنی همین" !!! 

منبع

یار دبستانی من

این شعر رو قبل از 22 بهمن می خواستم بذارم اما به دلیل سرعت بسیار .....اینترنت موفق به انجام این کار نشدم. ببخشید شما جای خالی را چی حدس زدی؟ البته این هم مانند اتفاقی که خبر آن را در مطلب بعدی نوشته ام زیاد مهم نیست. و اما شعر یار دبستانی من:

یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما

دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد ، مرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه ؟

یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما

اسکله ای که هنگام افتتاح شکست

 

ایلنا: اسکله شناور مسافربری هرمز حین افتتاح شکست و تعدادی از مسئولان استانی و محلی از جمله مدیر کل دفتر امور اجتماعی استانداری هرمزگان را در آب غوطه ور ساخت.علت شکسته شدن اسکله شناور مسافربری بندر صیادی هرمز  حضور تعدادی زیاد  مسئولان استانی، محلی و هیات همراه آنها  که برای افتتاح این اسکله بر روی آن حاضر شده بودند، اعلام شده است.روابط عمومی شیلات هرمزگان شکسته شدن اسکله شناور را در بندر صیادی مساله مهمی ندانسته است.
عملیات اجرایی این پروژه عظیم با اعتباری معادل 32میلیارد ریال از سال 85 آغاز و در سال 87 به اتمام رسیده که عملیات اجرایی آن شامل لایروبی حوضچه بندر، احداث اسکله سنگ و سیمان، تخلیه صید قایق، تهیه و نصب اسکله شناور مسافربری بوده است

این اسکله ظاهرا در دهه فجر امسال قرار بود افتتاح شود.ا

زن عشق می کارد...‏

زن عشق می کارد و کینه درو می کند... برای ازدواجش در هر سنی اجازه ی  ولی لازم است و تو هر زمان بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی... او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی... او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی... او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد... او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی... او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر... و هر روز او متولد می شود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و می میرد... و قرن هاست که او عشق می کارد و گندم درو می کند چرا که در چین و شیار های صورت مردش به جای گذشت زمان، جوانی برباد رفته اش را می بیند و این ها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد... و این، رنج است.

دکتر علی شریعتی

خروشان تر شو

 

خروشان شو، خروشان تر شو ای رعد

به فریاد آر ابر بی صدا را

تو هم ای برق سوزان شعله ور شو

بر افکن ظلمت این تنگنا را.

 

تو ای باران خشم و کین فرو ریز

تو ای توفان  تو ای توفان عصیان

ز هر شهر و ز هر بیغوله بر خیز

بنای ظلم را زیر و زبر کن

صف رزمنده گان را بیشتر کن

که جان بر لب رسید از جور جلاد

تو ای هم میهن  ای هم میهن من

که هر مویت زند از درد فریاد

 

به میدان آمدی رزم تو پیروز

کنی ویران که سازی از نوآباد

تلاشت پر ثمر، عزم تو پیروز

نمی فهمند این کوران خود کام

که صبر توده ها اندازه دارد

که این دریا کند آخر تلاطم

که دوران راه و رسم تازه دارد

 

که با خونخواره می جنگد مردم

که انسان با اسارت در نبرد است

بشر سوی رهایی رهنورد است

خروشان تر شو ای توفان عصیان

چنان کن تا در این ظلمتگه ظلم

شود خورشید آزادی درخشان.